در مذمت تقلید کورکورانه
تقلید کورکورانه همواره مذموم است (+) حتی از اهل بیت علیهم السلام. از کسی که به ظاهر سخنان اهل بیت تمسک می کند و لبّ و مغز و روح سخنان ایشان را در نمی یابد باید ترسید. خیلی هم باید ترسید. کسی که در اطاعت از علی به ظواهر ظنی تمسک می کند و به حدی جمود به خرج می دهد که عقل به کلی مطرود و برکنار می شود، چرخش روزگار او را به گونه ای زیر و رو می کند که فردا بر روی همین علی شمشیر خواهد کشید. ویژگی کسانی مثل سلمان، مقداد و ابوذر این بود که شخصیت هایی عقلانی، اصولی و اصول شناس بودند.
کلامی از مرحوم علامه شعرانی را در ادامه بخوانید..
البته ظن و گمان در اعتقاد به خدا و رسول کافى نیست و معرفت به تقلید کفایت نمىکند، آن محدثى که از اصطلاح فلاسفه متنفر است و براى پرهیز از نام دور و تسلسل و امثال آن، میگوید دلیل آوردن براى توحید لازم نیست و ظن و تقلید کفایت مىکند (تا مردم را از فلسفه بگریزاند و از براهین و استدلال منطقى باز دارد) گرچه به لفظ مىگوید ظن کافى است اما اگر خویشتن را بیازماید و فرض کند یک یهودى نزد او آمد و گفت من گمان دارم پیغمبر شما راست مىگوید پس مرا مسلمان شناس و نوشته به من ده که مسلمانم تا مردم با من معامله اسلامى کنند، هرگز این محدث تصدیق او نخواهد کرد. بلکه اگر کسى بگوید من یقین به معراج جسمانى و معاد جسمانى ندارم اما گمان دارم درست باشد همان محدث او را طرد خواهد کرد و کافر خواهد خواند با آنکه اصل توحید خدا و رسالت رسول که معاد جسمانى فرع آنست ظنى بوده است چگونه صدق رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم نعوذ بالله ظنى باشد و گفتار او یقینى.
و من این جا فرصت را غنیمت مىشمرم و طلاب علوم دینى را که مانند خود من به کمال علم نرسیده بر حذر میدارم که هرگز سوء ظن به بزرگان علماى دین نبرند که کمترین کیفر این عمل محرومیت از فیض علوم آنها هست. زهى شقاوت که کسى به بزرگان علماى دین بدبین باشد و سخنان آنان را به بىاعتنایى نِگرد. اگر یکى از علما را ببینى که بر کلام دیگرى انگشتى نهد و خرده گیرد براى آنست که حقیقت را بیش از همه چیز دوست دارد. و اگر کسى سهوى یا خطائى کرده است که باید بر کلامش نکته گرفت براى آنست که معصوم نبود و در مطلبى چنانکه باید دقت نکرد و زود بگذشت و آن سهو در کلامش ماند که اگر باز بار دیگر نظر مىکرد اصلاح مىفرمود، آن که گفت ایمان بظن صحیح است همچنین شتابزده بود و سوء ظن بعلماء او را بدان واداشت و اگر چند بار روش خود را میآزمود اصلاح مىکرد.
نقل آیت الله حسن زاده آملی از استاد شعرانی، هزار و یک نکته، نکته 740.