اشارات و تنبیهات

اشارات و تنبیهات
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۵:۲۹۲۳
فروردين

عرفا هرگز وجود ممکنات را انکار نمی کنند و برای وجودات امکانی، آثار وجودی قائلند. مرحوم ملاصدرا می گوید:

«إن أکثر الناظرین فی کلام العرفاء الإلهیین حیث لم یصلوا إلى مقامهم و لم یُحیطوا بِکُنه مرامهم ظنّوا أنه یلزَم من کلامهم فی إثبات التوحید الخاصّی فی حقیقة الوجود و الموجود بما هو موجود -وحدة شخصیة- أن هویات الممکنات أمور اعتباریة محضة و حقائقها أوهام و خیالات لا تحصل لها إلا بحسب الاعتبار».

برخی از کسانی که به کلام عرفا نظر کرده اند، توهم کرده اند که آن ها تمام موجودات را انکار می کنند.. ملاصدرا این نگاه سطحی را نقد می کند و می گوید وجودات امکانی همگی دارای آثار واقعی و مخصوص به خود هستند و آثار واقعی داشتن (منشأ اثر بودن) مساوی است با حقیقی بودن:

«إن لکل منها آثارا مخصوصة و أحکاما خاصة و لا نعنی بالحقیقة إلا ما یکون مبدأ أثر خارجی و لا نعنی بالکثرة إلا ما یوجب تعدد الأحکام و الآثار فکیف یکون الممکن لا شیئا فی الخارج و لا موجودا فیه... فالحق أن من له قدم راسخ فی التصوف و العرفان لا ینفی وجود الممکنات رأسا».

> اسفار اربعه، ج2، ص318

 

امروز کسانی هستند که وحدت وجود را به «همه خدایی» تفسیر می کنند و عرفای راستینی چون ملاصدرا را به کفر و مخالفت با شریعت متهم می کنند.. اگر کسی وحدت وجودی که ملاصدرا و اتباع او بدان قائلند را به همه خدایی، عینیّت اشیاء با خدا و خدا بودن همه موجودات تفسیر کند، نادانی آشکار و نشانه ی ضعف عقل و سستی عقیده است.. که باید از شر این نادانی به خدا پناه برد. 

۲۱:۱۷۱۲
فروردين

یکی از منطق های باطلی که در کلام مخالفان فلسفه وجود دارد، یک کاسه کردن همه و تحلیل های خطّی مغرضانه است.

به عنوان مثال در مسئله وحدت وجود تقریرها و قرائت هایی هست که فاصله شان از فاصله آسمان تا زمین بیشتر است.. برخی تلقّی ها و نظرات هرچند در تاریخ، تحت یک عنوان مطرح شده اند اما میانشان فاصله ای است از توحید محض تا کفر محض..


آقای حسن میلانی در جایی نوشته است:

«هیچ تفاوتی بین عرفان‌های نوظهور و باستانی و شرقی و غربی و یونانی و هندی و مصری و اروپائی و مسیحی و یهودی و سرخ‌پوستی و اسلامی و سنی و شیعی جز در مقام ادعاهای واهی و توخالی و ظاهری وجود ندارد»..


 این چه منطقی است؟ چه اشتراکی هست میان «اصالت وجود» ملاصدرا و «اصالت وجود» ژان پل سارترِ اگزیستانسیالیست جز در الفاظ؟! چه اشتراکی هست میان «وحدت وجود» حکمای متألّه شیعه با «وحدت وجود» ماهارشی و یوگاناندا جز در لفظ؟! چگونه می توان عرفان سرخ پوستی، عرفان ذِن و اوشو، عرفان کی یرکگارد، عرفان شبلی و عرفان کابالا را با عرفان ناب شیعی (یعنی عرفان نهج البلاغه، دعای عرفه، صحیفه سجادیه، عرفان میرزا جواد ملکی تبریزی و شاه آبادی و خمینی و بهجت) یکسان دانست؟!

اگر چه اصلِ وحدت وجود، سابقه‌ای طولانی داشته و اصحابِ ادیان و برخی از فلسفه‌های بشری، تلاش می‌کردند که تصویری روشن و صحیح از وحدتِ وجود ارائه دهند و به طور طبیعی، اشتراکاتی نیز در این بین پیدا شده، اما در هر صورت، بین کسی که با وحی الهی محشور بوده و متعبد به دستورات ادیان آسمانی بوده‌ است و کسانی که در دامان وحی الهی و تعلیمات اهل بیت ـ درود خدا بر آنها ـ رشد نکرده اند تفاوت‌های فراوانی هست.

۰۴:۳۶۰۴
فروردين

یکی از مغالطات رائج بین عوام، بزرگنمایی است، یعنی واقعیّت را طوری بیان کنیم که جوانب دیگر مسئله تحت شعاع قرار بگیرد.. گاهی به این خاطر که اساسا متوجه جهات و اضلاع دیگر نیستیم و گاهی نیز از سر شیطنت و غرض ورزی..

می نویسند «مخالفان ابن عربی» و بیست نفر را ذکر می کنند؛ بعد می نویسند «موافقان ابن عربی» و دو نفر را می شمارند که یکی از آن ها فیلسوف اگزیستانسیالیست بوده است.

می نویسـند «مخالفان وحدت وجـود» و در ادامه ردیف می کنند افرادی را که خیلی هایشـان فقهای غیرحکیم یا مقدسین بی سوادند و اصلا معلوم نیست مطلب را چقدر فهمیده باشند.. 

این ها کمی بچه بازی است.