تقبیح کسانی که معارفشان را عمیق نمی کنند
کسانی بین ما هستند که در تعلّق به مناسک دینی از همه جلو افتاده اند، مدعی قرآن و عترت اند، سایت ها و کتاب هایشان با «شرّقا و غرّبا فلن تجدانِ علماً صحیحا ...» و این سنخ احادیث آغاز میشود، اگر کسی بخواهد با انحرافات دینی و رسوم خرافی مبارزه کند اینها به اسم دفاع از مکتب قرآن و عترت جلویشان میایستند، با اهل فلسفه و حکمت درشتی میکنند و رفتارهای دیگری که می دانید و می دانم.
نتیجهی این رویکرد چه بوده است؟ ... این که با همان دریافت های عوامانه تا آخر عمر زندگی کردیم؛ این که هر کس خواست اندیشه های عمیق دینی (که معلّم آن ها اهل بیت علیهم السلام بوده اند) را بیان کند، با قشری گری و ظاهرگرایی او را معزول از اجتماع و منزوی کردیم، این که بدیهیترین اقتضائات عصری و شرایط حادّ جهانی را حتی بعد از 35 سال از تشکیل حکومت اسلامی نفهمیدیم، و این که خودمان نفهمیده و نخواسته همگام با دشمنان اهل بیت، به دور کردن مردم از معارف اهل بیت علیهم السلام پرداختیم.
روزی هشام نزد امام صادق علیه السلام نشسته بود که معاویه بن وهب وارد شد. معاویه بن وهب یک سوال اعتقادی از امام صادق پرسید که نشان می داد نگاهش به خدا سطحی و عوامانه است، از سوال او اینگونه بر میآمد که خیال میکند مومنان در بهشت خدا را میبینند! وقتی این سوال را پرسید، حضرت تبسّمی کرد و فرمود: فلانی! چقدر زشت است برای یک مرد! که از او هفتاد هشتاد سال بگذرد، در مُلک خدا زندگی کند و از نعمتهایش بهرهمند گردد، اما معرفتش به خدا زیاد و عمیق نشود.
متن حدیث را بخوانید..
«عن هشام قال: کنتُ عند الصادق جعفر بن محمد علیهما السلام إذ دخل علیه معاویة بن وهب وعبد الملک بن أعین، فقال له معاویة بن وهب: یا ابن رسول الله ما تقول فی الخبر الذی رُوِى أنّ رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم رَأى ربَّه على أیِّ صورةٍ رآه؟ وعن الحدیث الذی رووه أن المؤمنین یرون ربّهم فی الجنة على أیّ صورة یرونه. فتبسّم علیه السلام ثم قال: یا فلان ما أقبح بالرجل یأتی علیه سبعون سنة أو ثمانون سنة یعیش فی ملک الله ویأکل من نعمه لا یعرف الله حق معرفته».
کفایة الأثر، الخزاز القمی، ص261.
ممنون از حدیث
در راستای مقاله دانشگاهیم بود
یا علی