عرفا هرگز وجود ممکنات را انکار نمی کنند و برای وجودات امکانی، آثار وجودی قائلند. مرحوم ملاصدرا می گوید:
«إن أکثر الناظرین فی کلام العرفاء الإلهیین حیث لم یصلوا إلى مقامهم و لم یُحیطوا بِکُنه مرامهم ظنّوا أنه یلزَم من کلامهم فی إثبات التوحید الخاصّی فی حقیقة الوجود و الموجود بما هو موجود -وحدة شخصیة- أن هویات الممکنات أمور اعتباریة محضة و حقائقها أوهام و خیالات لا تحصل لها إلا بحسب الاعتبار».
برخی از کسانی که به کلام عرفا نظر کرده اند، توهم کرده اند که آن ها تمام موجودات را انکار می کنند.. ملاصدرا این نگاه سطحی را نقد می کند و می گوید وجودات امکانی همگی دارای آثار واقعی و مخصوص به خود هستند و آثار واقعی داشتن (منشأ اثر بودن) مساوی است با حقیقی بودن:
«إن لکل منها آثارا مخصوصة و أحکاما خاصة و لا نعنی بالحقیقة إلا ما یکون مبدأ أثر خارجی و لا نعنی بالکثرة إلا ما یوجب تعدد الأحکام و الآثار فکیف یکون الممکن لا شیئا فی الخارج و لا موجودا فیه... فالحق أن من له قدم راسخ فی التصوف و العرفان لا ینفی وجود الممکنات رأسا».
> اسفار اربعه، ج2، ص318
امروز کسانی هستند که وحدت وجود را به «همه خدایی» تفسیر می کنند و عرفای راستینی چون ملاصدرا را به کفر و مخالفت با شریعت متهم می کنند.. اگر کسی وحدت وجودی که ملاصدرا و اتباع او بدان قائلند را به همه خدایی، عینیّت اشیاء با خدا و خدا بودن همه موجودات تفسیر کند، نادانی آشکار و نشانه ی ضعف عقل و سستی عقیده است.. که باید از شر این نادانی به خدا پناه برد.